برای خودتون استانداردهای کاری تعیین کنید و ارزش تواناییهای حرفهایتون رو بدونید.
بعد از تعیین توانمندیهاتون بهسراغ تعیین اهدافتون برید و از تواناییهاتون برای رسیدن به اهدافتون استفاده کنید.
لازم نیست موفقیتهاتون حتما بزرگ و خیرهکننده باشه. میتونید موفقیت های شغلی روزمره تون رو بنویسید.
نقاط قوت تون رو بشناسید و از اونها برای پیشرفت شغلی استفاده کنید. نقاط ضعف تون رو هم شناسایی کنید و سعی کنید تا اونها رو برطرف یا به نقطه قوت تبدیل کنید.
از مدیر و همکارانتون بخواید که بهترین ویژگیهای شما رو بیان کنند. دریافت بازخورد مثبت در بالا بردن حس ارزشمندی مؤثره.
با اینکه حس ارزشمندی به عوامل درونی وابسته است، اما ایجاد روابط شغلی مؤثر نهتنها باعث شناختهشدن بیشتر شما در حوزه کاریتون میشه، بلکه اعتمادبهنفس تون رو هم افزایش میده.
شغل و وظایف روزانه شما ممکنه با روحیات و علایقتون همخونی داشته باشه. در این شرایط شغل شما باعث بالا رفتن حس ارزشمندیتون میشه. اما خیلی وقت ها ، ضرورتهای زندگی، باعث میشه علایق به حاشیه برند. در چنین شرایطی سعی کنید به کارتون معنی بدید، مثلا به این فکر کنید که کار شما چه تأثیر مثبتی روی دیگران میذاره.
برای تمرکز روی حس ارزشمندی در محل کار، به واکنشهای همکارانتون درباره خودتون توجه کنید. ببینید اونها چه زمانی به توانمندیهای شما واکنش نشون میدند. با این کار شما میتونید به روشهایی برای ارتباط با دیگران برسید، روشهایی که ارزشمند بودن شما را تأیید کنند.
مشکلات و سختیها رو فرصتی برای رشد بدونید. هر مشکلی در محل کار، راهحلهایی داره. پیدا کردن و رفع این مشکلات باعث تقویت اعتماد به نفس و حس ارزشمندیتون میشه.
شاید این مطلب برای شما مفید باشد:
10 جمله ممنوع در کار !
این روشیه که همیشه انجام میشه!
برای انجام هر کاری، یک روش بهتر و جدیدتر وجود داره، این جمله نشون میده که از خلاقیتتون استفاده نکردید.
تقصیر من نیست!
اگه در ایجاد مسئلهای کوچیک ترین نقش رو داشتید، باید مسئولیتش رو بپذیرید این جمله نشونه مسئولیت پذیر نبودنه.
من نمی تونم!
گفتن جمله "من نمیتونم" در محیط کار، به معنی اینه که دوست ندارید اون کار رو انجام بدید، بجاش میتونید بگید سعی میکنم راهی براش پیدا کنم.
این عادلانه نیست!
هر کسی میدونه که زندگی عادلانه نیست. گفتن این جمله نشون میده که فکر میکنید زندگی باید عادلانه باشه! و این شما رو فردی نابالغ جلوه میده.
این موضوع در شرح وظایف من نیست
با گفتن این جمله به نظر میرسه که میخواید حداقل وظایف رو برای دستمزدتون انجام بدید؛بهتره کار رو انجام بدید؛ بعد در یک موقعیت مناسب با مدیرتون در مورد اینکه آیا نیازی به تغییر وظایف شغلیتون هست یا نه صحبت کنید.
ممکنه این فکرم ساده لوحانه باشه.
این جمله قطعا اعتبارتون رو نابود میکنه، حتی اگه همراه با یک ایدهی عالی باشه، اما در نهایت نشون میده که اعتماد به نفس ندارید و باعث میشه دیگران به شما اعتماد نکنند.
تلاشم رو می کنم!
اگه فقط بگید من تلاشم رو میکنم، نشون میده که به خودتون اعتماد ندارید. بهتره با اطمینان بگید که از تمام توانایی هاتون برای انجام این کار استفاده میکنید؛
این کار فقط یک دقیقه طول میکشه!
با این جمله دیگران فکر میکنند که همیشه عجول هستید. اگه واقعا میتونید وظیفهتون رو در یک دقیقه انجام بدید، بهتره بگید انجام این کار خیلی زمان نمی بره.
اون خیلی تنبله .
یادتون باشه هیچ دلیلی برای بدگویی درمورد همکاراتون وجود نداره.این کار فقط از شما یک آدم بدگو میسازه.
بیشتر بخوانید:
1-برقراری ارتباط یکی از مهارتهای مهم برای یک کارشناس منابع انسانی است.
2-یکی دیگر از مهارتهای کارشناسان منابع انسانی کمک به حل اختلافات در محیط کاری است.
3-کارشناسان منابع انسانی باید از تفکر انتقادی برخوردار باشند تا بتوانند با بررسی تمام جوانب یک مسئله، درستترین تصمیم را اتخاذ کنند.
4-کارشناسان منابع انسانی به حجم زیادی از اطلاعات مهم یک سازمان و کارکنانش دسترسی دارند. به همین دلیل باید افرادی رازدار باشند.
5-در طول هفته جلسات متعددی با مدیران، کارکنان و کارجویان برگزار میکنند، بنابراین باید برنامه هفتگی منظم و دقیقی داشته باشند.
شاید این مطالب برای شما مفید باشد:
معرفی خدمات منابع انسانی کاران
گفتگو با فرشته پاریزی، هد هانتر و مشاور استراتژیک منابع انسانی
1-اعضای یک سازمان باید امنیت روانی داشته باشند زیرا هرکسی ممکن است اشتباه کند.
2-همه اعضا یک کسب و کار باید دید واضحی نسبت به نقش،برنامه ها و هدف ها داشته باشند.
3-همه کارمندان نسبت به یکدیگر اعتماد متقابل داشته باشند.
4-تعهد کاری بین همه کارمندان در الویت باشد.
5-همه کارمندان در موفقیت کسب و کار تاثیر گذار باشند.
بیشتر بخوانید:
آمار بسیار جالب از کسب و کارهای اینترنتی در ایران
خدمات کار و استخدام کاران برای صاحبان کسب وکارها
7 راه رسیدن به یک کسب و کار موفق
1-تصمیمات کاری خود را مشخص کنید.
2-قبل از اجرایی شدن طرح کسب و کار، تحلیل های مالی و اقتصادی در بازار کار را مورد بررسی قرار دهید.
3-راه های ارتباطی با کارآفرینان موفق را جستجو کرده و با آنها م کنید.
4-نیاز های ناشی از تغییر بازار را بررسی کنید.
5-مشکلات و نیاز های جامعه را بررسی کنید و ازآنها ایده بگیرید.
6-برای موفقیت کسب و کار خود از ابزارهای ارتباطی مانند شبکه های اجتماعی استفاده کنید.
7-رضایتمندی مشتری را در نظر بگیرید و آن را بسنجید.
کارفرمایان گرامی میتوانند با مراجعه به صفحه معرفی کسب و کار در کاران شرکت و یا کسب و کار خود را ثبت کنند و صفحهی اختصاصی آن را تکمیل کنند.
تنبیه از هر نوعی و به هر میزانی و در هر سطحی و به هر شکلی که باشد، از کسر از حقوق تا تنزیل مقام تا خرید بستنی برای بقیه، نخستین پیامد مستقیمش احساس سرخوردگی تنبیه شونده و نتیجتا کاهش انگیره او و متعاقبا کاهش عملکرد او و البته ایجاد احساس نفرت در او نسبت به تنبیه کننده است.
تنبیه یعنی اشتباه را با اشتباه پاسخ دادن.
تنبیه یعنی ضعف تربیت کننده در مقابل تربیت شونده.
ممکن است سوال شما این باشد که با رفتار های اشتباه و خطاهای کارکنان پس چه باید کرد؟
پاسخ کوتاه است: بازخورد!
بازخورد دهید.
رفتارهای اشتباه را با بازخوردهای صحیح و هدفمند پاسخ دهید.
یک بازخورد صحیح در وهله اول باید شخصیت فرد را از رفتار او تفکیک کند.
به کسی که تاخیر کرده نگویید تو بی نظم هستی!
در وهله اول به او اطمینان دهید که شخصیتش را محترم می شمارید، بنابراین می توانید بگوئید شما انسان دلسوز و متعهدی هستید.
سپس در مورد رفتاری که اتفاق افتاده صحبت کنید، مثلا اینکه شما امروز نیم ساعت تاخیر داشته اید.
آنگاه او را از پیامدهای رفتار نادرست آگاه کنید.
مثلا توضیح دهید که تاخیر شما باعث معطل شدن مشتری و اختلال در کار همکاران و . می شود.
در وهله بعد، در مورد انتظارات و الگوهای خودتان صحبت کنید.
اینکه از نظر شما رفت و آمد و انضباط کاری چگونه باید باشد و تاخیر تا چه میزان مجاز یا غیر مجاز است.
و در انتها در مورد عواقب تکرار صحبت کنید.
البته نه با تهدید بلکه قاطعانه و بر اساس انضباط سازمانی تان او را آگاه کنید.
یک بازخورد صحیح می تواند هم جنبه آموزشی داشته باشد، هم جنبه انگیزشی، هم فرهنگ سازی و هم حمایتی.
فراموش نکنید، مدیر تنبیه می کند و یک رهبر بازخوردهای هدفمند ارائه می دهد.
شاید این مطالب برای شما مفید باشد:
1-کارمندی که مکررا تاخیر دارد.
حداقل از نظر فکری جای دیگری مشغول است، بهتر است از شما جدا شود.
2-کارمندی که روی شرایط کار، شرح وظایف و حقوق و مزایا مدام با شما چانه می زند.
ایشان در حاشیه تشریف دارند و به نوع کاری که انجام می دهند هیچ علاقه ای ندارند.
3-کارمندی که از خط قرمز احترام به مافوق عبور کرده است.
ایشان شما را به عنوان یک رهبر قبول ندارند و نتیجتا حرف شنوی نخواهند داشت.
4-کارمندی که در چند ماه گذشته هیچ پیشنهاد و انتقاد و گزارش و بازخوردی به شما نداده است.
ایشان نیامده اند که شما را هل بدهند، آمده اند که آویزان باشند.
5-کارمندی که مدام از کارفرماهای قبلی اش بدگویی می کند.
ایشان هم مصداق این سخن حضرت سعدی است:
آن کس که عیب دیگران پیش آورد و شمرد، عیب تو نیز پیش دیگران خواهد برد.
شاید این مطالب برای شما مفید باشد:
1-افرادی که به طور رسمی و غیر رسمی بر دیگران مدیریت می کنند.
2-به طور مداوم نتیجه کاری خوبی به دست می آورند.
3-دارای ایده های با ارزش هستند.
4-برای انجام وظایفشان نیاز به نظارت ندارند.
5-کار دیگران را آسان می کنند.
6-دارای دانش و مهارت ویژه ای هستند.
7-عدم حضور آنها با عث اختلال در روند کاری می شود.
شاید این مطالب برای شما مفید باشد:
درباره این سایت